چاپ        ارسال به دوست

رسالت دانشگاه از منظر امام خمینی(ره)؛

دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند میکند

دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می کند و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب می زند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته، این فراز از سخنان حضرت امام خمینی(ره) به خوبی اهمیت و جایگاه والای دانشگاه را نشان می دهد. متناسب با این جایگاه، امام خمینی (ره) رسالت و وظایفی رابرای دانشگاه متصور می شوند که از خلال سخنان ایشان قابل استخراج است.

در اندیشه اسلامی، همواره علم و علم آموزی با تهذیب و دینداری همراه بوده است و این، حکایت از تقدس فرایند  تعلیم و تربیت دارد. تاً کید مکرر قران در تهذیب و تعلیم، دو رسالت بزرگ  پیامبران ،الگوی روشنی را فراروی کسانی می نهد که گام در راه پیامبران می گذارند و رسالت آموزش و راهبری را بر دوش می کشند.

در نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران نیز که بر آموزه های دینی ابتناء یافته است ، معلم و مربی و استاد از شاًن و منزلتی ویژه برخوردارند. استاد علاوه بر انتقال دانش، در شکل دهی به شخصیت آموزندگان علم نیز موًثر است. او کارگزار فضیلت بخشی که خود مقدمه بینش و شناخت می باشد، محسوب می گردد.

چنین شناختی مانع از بکارگیری علم در مقاصد غیر الهی می شود.

از سوی دیگر نیز بر آموزنده علم فرض است که در کنار هر گام برای تحصیل علم ، یک گام هم برای تحصیل اخلاق و تهذیب بردارد.1

در نوشتار حاضر به جایگاه دانشگاهیان در نگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، امام خمینی(س) می پردازیم. بدین منظور جایگاه و اهمیت دانشگاه را مورد ارزیابی قرار می دهیم و متناسب با آن به نقش دانشگاهیان، اعم از اساتید و دانشجویان توجه می نماییم.

رسالت و وظایف دانشگاه   

«دانشگاه مرکز سعادت و در مقابل، شقاوت یک ملت است. از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین شود. دانشگاه خوب یک ملت را سعادتمند می کند و دانشگاه غیر اسلامی، دانشگاه بد، یک ملت را به عقب می زند.»2

این فراز از سخنان حضرت امام خمینی(س) به خوبی اهمیت و جایگاه والای دانشگاه را نشان می دهد. متناسب با این جایگاه، امام خمینی رسالت و وظایفی رابرای دانشگاه متصور می شوند که از خلال سخنان ایشان قابل  استخراج  است و وظایف دانشگاه از منظر امام خمینی(س) در 3 مقوله جای می گیرند : اول: انسان سازی دوم : قطع وابستگی و استقلال کشور سوم : حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

در ادامه به توضیع و تبیین هر یک از مقوله های فوق می پردازیم.

اول: انسان سازی

قدر مسلم دانشگاه در کنار خانه و مدرسه، به عنوان مهد تربیتی  می توان متصور شد که محصولات آن به سبب پیوند وثیق با بخش های مختلف کشور باید از قابلیتی منحصر به فرد برخوردار باشد. بنا به تعبیر امام خمینی(س): «ما انسان دانشگاهی می خواهیم، نه معلم و دانشجو. دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش.... انسان حاضر نمی شود که کشور خودش را تسلیم کند به غیر. انسان حاضر نمی شود که تحت ذلت برود و اسارت. آنها هم از انسان می ترسند.»3

دانشگاه انسان ساز بدون تردید نیازمند دو رکن انسان ساز استاد و دانشجو است. کار گزارانی که هر یک سهم ویژه ای در تحقیق این رسالت دانشگاه دارند:

الف) اساتید دانشگاه و انسان سازی    

حضرت امام(س) ابتدا با خاطرنشان نمودن جایگاه مهم اساتید دانشگاه، به تبیین و تشریح وظایف آنان می پردازند. از منظر  ایشان اساتید باید سایه انبیاء  با شند و متناسب با آن مسئولیت نیز زیاد می گردد. مهم ترین مسئولیت اساتید نیز انسان سازی  است.4

امام خمینی(س) در جای دیگر می فرمایند: روحانیون با دانشگاهی یک مسیر دارند و مسئولیت این دو طایفه از همه طوایف دیگر بیشتر است. برای اینکه اگر چنانچه به شرایط عمل بشود انسان درست می شود.»5

با توجه به تعابیر فوق انسان سازی را می توان مهمترین رسالت اساتید فرض کرد. اما به منظور تحقق این امر نیاز به برداشتن گام های دیگر به اقتضای فضا و شرایط موجود هستیم. انقلاب اسلامی ایران در شرایطی به پیروزی دست یافت که مردم جامعه اسیر و گرفتار عادات و خلق و خوی 2500 ساله شاهنشاهی بودند. لذا در بادی امر، اصلاح فکری جوانان و به ویژه دانشجویان ضروری می نمود. حضرت امام(س) در اوایل پیروزی انقلاب در جمع وزیر و مسئولان وزارت بهداری و بهزیستی می فرمایند: «ما الان جمعیتی هستیم  که از حبس بیرون آمدیم، از آن حبس های طول پنجاه سال . حالا ما بیرون آمدیم .....لکن از این حبس که بیرون آمدیم، باز یک گرفتاری های زیاد دیگری داریم که در راًس همه گرفتاری ها، همین گرفتاری  فکری است .... این را باید اساتید دانشگاه ، معلمین - آموزگار ها - این را باید بچه های ما از این انگل بودن و از این افکار بیرون بیاورند.»6 

اصلاح فکری و به تعبیر امام(س) «از بین بردن گرفتاری فکری» در رشد و توسعه آتی کشور هم موًثر است. چرا که وابستگی فکری روشنفکران جامعه منجر به وابستگی کشور در حوزه علمی نیز می گردد. چنانکه تاریخ نیز شاهد بوده است، روشنفکران غرب زده نقش حلقه واسط میان استعمار و استبداد را بازی کرده اند. ملکم خان ها، تقی زاده ها و فروغی ها توجیه گر حکومت استبدادی و حافظ منافع بیگانگان بوده اند.7

در کنار این امر محیط های آموزشی نیز باید مصون از فساد و آلودگی با شند تا نهالی که بناست در آینده تبدیل به درختی تنومند و پر بار گردد و از ثمره آن ، اعضای جامعه بهره مند شوند، از بستر رشد و بالندگی برخوردار گردد. امام خمینی(س) بر این نکته تصریح دارند که «بر اساتید و معلمان متعهد است که با تمام توان و قدرت، در شناسایی عوامل فساد کوشش کنند و محیط های آموزشی و پرورشی را از لوث وجود آنان پاک نمایند.»8

بی شک با پیمودن مسیر یعنی توجه و التفاط به جایگاه اساتید دانشگاه در تربیت دانشجو، اصلاح فکری و باز سازی محیط آمو زشی، افرادی متعهد و متخصص به جامعه تقدیم می گردد. در این راستا می توان به این فراز از سخنان بنیان گذار انقلاب اسلامی اکتفا کرد که «امیدوارم با کوشش اساتید و معلمین، وضع به صورتی در آید که دوره در سی اش تمام شد، فردی متعهد بارآ مده، فردی که بداند برای کشورش خدمت کند و کاری به رضایت کشور های بیگانه نداشته باشد.9

ب) دانشجویان و انسان سازی

یکی از انتظارات امام خمینی(س) در بعد انسان سازی از دانشجویان، تزکیه نفس است، شاید بتوان این امر را بدین صورت تعبیر نمود که دانشجو با توجه به رسالتی که در جامعه بر عهده دارد، ضروری است در مرحله نخست درون را بنگرد و نفس خویش را مهار کند. گو اینکه نفس به اسب سرکشی می ماند که موجب هلاکت انسان می شود. لذا که حضرت امام(س) خطاب به دانشجویان می فرمایند: کوشش کنید که هر قدمی که برای علم بر می دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد تقوی در خودتان، ایجاد استقامت، امانت در خودتان بکنید که وقتی از دانشگاه ان شاً الله بیرون می آیید یک انسانی باشید که هم معلومات داشته باشید و هم امانت دار باشید ..... نفس خود را مهار کرده باشید.»10

همچنین ایشان بـا مخاطب قـرار دادن دانشجو جهت تقویت ایمان گوشـزد می کنند که: «کوشش کنید که در این دانشکده ها و دانشگاه ها که هستید، ایمان را در خود تقویت بکنید. ایمانی که هم در اینجا شما را شرافتمند می کند و هم در پیشگاه حق آبرو دارید و با آبرومندی وارد می شوید به حق تعالی.»11  

در این مقام  شناخت اصولی اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیایی بزرگ است ضروری می نماید.12  

قدر مسلم پس از کشف نفس و تزکیه درون، مسئولیت دانشجویان نسبت به جامعه مطرح می گردد. امام خمینی(س) در جایی، بیدار سازی خفتگان را خاطرنشان می کنند: «برشما جوانان روشنفکر است که از پای ننشینید تا خواب رفته ها را از این  خواب مرگبار بر انگیزانید و با فاش کردن خیانت ها و جنایت های استعمار گران و پیروان بی فرهنگ آنها، غفلت زده ها را آگاه نمایید.» 13

همچنین ایشان در خصوص آگاه سازی ملت ها می فرمایند:« برشما جوانان  ارزنده اسلام ،که مایه امید مسلمین هستید ، لازم می باشد که ملت ها را آگاه سازید و نقشه های شوم و خانمان سوز استعمار گران را برملا نمایید .14

برخورد با منحرفین و اساتید منحرف، محور دیگر انتظارات حضرت امام خمینی(س) از دانشجویان می باشد. «اگر از استادان و دبیران و سران قوم، انحرافی از مقاصد ملی و دینی که سر نگونی رژیم پوسیده در راًس آن است، دیدید  شدیداً اعتراض کنید و  راه ملت را که راه خداست به آنان پیشنهاد کنید و در صورتی که نپذیرفتند، از آنان احتراز کرده و صریحاً مقاصد منحرف آنان  را برای مردم مظلوم شرح دهید.»15

«دانشگاه که باز شد ه است، بدانند این جوان ها که دست ها ممکن است  در کار باشد که باز مسائل را طور دیگری کنند و شماها  را منحرف کنند. همان دفعه اولی که شما از یک استاد یا از یک دانشجو یک چیز انحرافی دیدید، همان دفعه اول گزارش بدهید تا جلویش گرفته شود.»16

با این اوصاف رئوس مقوله انسان سازی با رویکرد رسالت دانشجو، در قالب 2 گام ایجابی و یک گام سلبی تعریف می شوند که عبارتند از تزکیه نفس، بیداری و آگاه سازی ملت ها و بر خورد با منحرفین.

دوم : قطع وابستگی و استقلال کشور

شعار« استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» به وضوح گویای شان و جایگاه استقلال در نظام جمهوری اسلامی است. دانشگاه نیز که بنا به تعبیر حضرت امام «مبدا همه تحولات است» به طریق اولی باید از استقلال برخوردار باشد. بدین نحو پویایی و زایایی مورد انتظار تحقق می پذیرد. امام خمینی(س) با ملاحظه این  مطلب می فرمایند: اگر دانشگاه ها در ست نشود و و مدرسه ها ی ما هم درست نشود  امید اینکه یک جمهوری اسلامی ما پیدا کنیم نداریم. اگر این دو قشر تربیت شدند، به طوری که اسلام می خواهد تربیت انسانی شدند، هم مملکت ما مصون می شود از تصرف شیاطین و روی چرخ خودش گردش می کند بدون وابستگی به خارج و بدون خیانت های داخلی و هم تر قیات حاصل می شود برای شما» 17

تاکید حضرت امام(س) بر استقلال طلبی و قطع ریشه ها ی وابستگی، بیانگر ماهیت ضد استعماری و سلطه ستیز نهضت اسلامی ایران است. ایشان عامل فروپاشی حکومت پهلوی را متکی نبودن آن به قدرت ملت و اتکا به بیگانگان می دانستند و با حکومت شاه از آن جهت  به مبارزه برخاسته بودند که بیگانگان و عوامل استعمار خارجی اجازه داده بود تا در امور مملکت اسلامی دخالت کنند.18

متناسب با بخش پیشین، مقوله «قطع وابستگی و استقلال کشور» از منظر امام خمینی(س) را در قالب انتظارات و رسالت اساتید و دانشجویان مورد بررسی قرار می دهیم.

الف) اساتید دانشگاه و قطع وابستگی و استقلال کشور

 اصلاح فرهنگ و استقلال فرهنگی  از دید بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حرکتی بنیادی و اساسی محسوب می شود. ایشان در این باره تاکید می کنند که «ملت عزیز ایران و سایر کشور های مستضعف جهان اگر بخواهند از دام های شیطنت آمیز قدرت های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره ای جز اصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند، و این میسر نیست جز با دست اساتید و معلمان متعهدی که در دبستان ها تا دانشگاه ها راه یافته اند.»19

امام خمینی(س) طی پیامی به مناسبت باز گشایی مدارس و دانشگاه ها خطاب به اساتید، دانشجویان و دانش آموزان می فرمایند: «بزرگ ترین فاجعه برای ملت ما این وابستگی فکری است که گمان می کنند همه چیز از غرب  است و ما در همه ابعاد فقیر هستیم و باید از خارج وارد کنیم. شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاه ها و دانش سراها و نویسندگان و روشنفکران و دانشمندان معظم باید کوشش کنید و مغز ها را از این وابستگی فکری شستشو دهید و با این خدمت بزرگ و ارزنده، ملت وکشور خود را نجات دهید» .20

در ادامه مسیر، اساتید موظفند فضای یاس و نا امیدی در دانشگاه ها را از بین ببرند و با ایجاد فضایی پر نشاط، چشم انداز مناسبی را برای ایفای نقش مستقل دانشجویان ترسیم نمایند. «امروز بر دانشمندان بزرگ و مبلغان اسلامی واجب است هر چه سریع تر به این امر حیاتی اقدام  کرده، نا امیدی را از دل های خود و از دل های طلاب و دانشجویان... دور کنند و بدانند که نا امیدی، سر چشمه  سستی و و مانع اصلی رسیدن به حق است» .21

در تکمیل این اقدام، اساتید باید به ایجاد خود باوری در دانشجویان همت گمارند: «شماهایی که دردانشگاه هستید و دانشمند هستید و متفکر هستید، این جوان های ما را یک جوری بار بیاورید که خودشان بفهمندکه خودشان یک چیزی اند.»22

در واقـع موارد مذکور را در راستای نیل به استقلال فکری دانشجویان باید تصور کرد و این خود زمینه را برای قطع وابستگی و استقلال کشور فراهم خواهد آورد . البته حضرت امام (ره) این استقلال فکری و تعهد را در کنار تخصص مد نظر قرار دهند :« ما می خـواهیم کـه اگر بیماری پیدا شد ، اینطور نباشد که بگویند حتماً بروید به انگلستان ، حتماً بروید به آمریکا . ما می خواهیم کـه همانطوری که یک آمریکایی اگر مریض شد به ایران نمی آید و یک انگلیسی اگر مریض شد به ایران نمی آید ، یک ایرانی هم اگر مریض شد ، جای دیگر نرود ما یک همچون تخصص می خواهیم که جوری بار بیاورد کشور را و جوان هایی که در راًس امور هستند که این مغز هایشان وابسته نباشد و فکری جز اسلام و ایران در سرشان نباشد .»23

ب) دانشجویان و قطع وابستگی و استقلال کشور

مهمترین قدم دانشجویان برای رهایی از وابستگی به شرق و غرب بنا به باور امام خمینی(س) خودیابی و خودباوری است. ایشان در این رابطه می فرمایند: شما دانشجویان عزیز، خودتان درصدد این باشید که از غرب زدگی بیرون بیایید. این گمشده خودتان پیدا کنید. گمشده شما خودتان هستید ... شما باید مقاومت کنید. شمایی که می خواهید مستقل باشید، می خواهید خودتان سر پای خودتان ایستاده باشید، باید همه قشر ها در این مملکت، همه قشر ها بنابراین بگذارند که خودشان باشند.»24

بنابراین می توان بدین نتیجه رسید که استقلال طلبی متناسب با شان دانشگاهیان دارای دو بعد سلبی و ایجابی است. استقلال سلبی همانا استعمار زدایی است که زمینه ساز تحقق حکومت نه شرقی، نه غربی محسوب می گردد و استقلال ایجابی در چارچوب خود کفایی، سیاسی نظامی، فرهنگی، اقتصادی و فکری تعریف می شود.25

سوم ) حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

اگر وقوع  انقلاب اسلامی ایران را امری ضروری برای تحقق و اجرای دین خدا در میان مردم بدانیم ، حفظ و تداوم انقلاب از واجب واجبات محسوب می شود. بدون تردید، دانشگاه نیز باید سهم خود را در استمرار این  حرکت ایفا نماید: «من امیدوارم که دانشگاه ما تبدل معنوی پیدا بکند... آن چیزی که لازم است این است که شما که در دانشگاه هستید ، شما که  در دانشگاه هستید، شما که تماس با جوان ها دارید، این معنا را تذکر بدهید که این تحولی که رمز پیروزی شما بود و شما  را تا اینجا رساند و این سد بزرگ شیطانی را شکستید، این تحول و این نهضت را به این معنا که هست، حفظش کنید.»26

دانشگاه و حفظ و تداوم انقلاب اسلامی را می توان از دو منظر به نظاره نشست:

الف) اساتید و حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

حضرت امام خمینی(س) مسئولیت اساتید دانشگاه در قبال حفظ دین و کشور را اینگونه بیان می کنند: اگر علاقه دارید به اینکه کشور شما ، دین شما محفوظ بماند، این محفوظیت کلیدش دست شماست.» امام(س) از اساتید دانشگاه می خواهند که از طریق هدایت دانشجویان و تربیت صحیح آنان یاری گر نهضت اسلامی  باشند. امیدوارم که جوانان های ما، اساتید ما، اساتید دانشگاه ما و.... متوجه بشوند که غفلت ها شده است .... باید دست به دست هم بدهیم، نویسنده کمک کند به این نهضت، گوینده کمک کند به این نهضت.» 28

بر این مبنا، حفظ و تداوم انقلاب اسلامی منوط به حضور موثر و متعهدانه اساتید در دانشگاه ها است.

«اساتید بدانند که اگر دانشگاه را  بسازند، کشورشان را بیمه کرده اند تا آخر »29

ب) دانشجویان و حفظ و تداوم انقلاب اسلامی

بخشی از وظیفه حفظ و تداوم انقلاب اسلامی نیز بر عهده دانشجویان است. امام خمینی(س) در جمع دانشجویان می فرمایند: «شما جوانان دانشجو و جوانان عزیزی که از هر جا آمده اید، امید این ملت هستید که باید راهی را که فرا راه شما گذاشته شده است به آخر برسانید و این نهضتی را که در راه او آن همه جانفشانی شده است، ادامه بدهید. 30

همچنین  در جایگاهی دیگر حضرت امام(س) بر زنده نگه داشتن شعار اسلام پا فشاری می کنند: «باید طلاب و دانشجویان عزیز و شجاع سراسر ایران از هر فرصت استفاده کرده و شعار ضد شاهی را شعار اسلام است زنده نگه دارند.»31

با توجه به موارد فوق می توان بدین ارزیابی دست یافت که دانشگاهیان یکی از مهمترین کار گزاران حفظ و تداوم انقلاب اسلامی محسوب می شوند.

دانشگاه اسلامی ـ دانشگاه تمدن ساز

با نگاهی به آراء و اندیشه های حضرت امام خمینی(س) درباره تمدن، آشکار می گردد که تمدن باید تمدن الهی و اسلامی باشد. ایشان می فرمایند: «همه با هم، همه با هم به جلو برویم. همه با هم به [سوی] یک تمدن صحیح نه تمدن محمدرضایی . تمدن الهی، تمدن رسول الهی، آن که همه اقشارش را، سیاه وسفیدش را هیچ فرق نمی گذارد مگر اینکه به تقوا».(32)

امام(س) با شاره به گذشته، تمدن مسلمین را تمدن برتر می دانند و معتقدند «تمدن آنها (مسلمین) فوق تمدنها بود، معنویات آنها بالاترین معنویات بود، رجال آنها برجسته ترین رجال بود.... سیطره حکومتشان بر دنیا غالب شده بود. دیدند که با این سیطره با این وحدت دول اسلامی، نمی شود تحمیل کرد چیزهایی را که آنها می خواهند؛ درصدد چاره برآمدند؛ چاره این بود که بین ممالک اسلامی تفرقه بیندازند.»33   

بدین ترتیب ضرورت احیاء تفکر دینی و مظاهر تمدن اسلامی هویدا می شود. در این خصوص نخبگان سیاسی و فکری به طور کلی سه شیوه را در پیش می گیرند و عده ای راه چاره را پیروی از تمدن غرب و تقلید جوامع اسلامی از تجربه غربی ها در ابعاد مختلف توسعه می دانند. این خظ مشی را می توان «راهبرد نوگرایی»34 نامید. گروهی دیگر که تعلق خاطر و تعهد بیشتری به ارزش ها، عقاید و سنن دارند. «راهبرد مقاومت حفاظتی»35 را در پیش می گیرند که مبتی بر آن تمام مظاهر پیشرفت و تمدن غرب را انکار می کنند.

در مقابل این دو گروه، دسته سوم؛ دربارة غرب و دستاوردهای آن، رهیافتی گزینشی دارند. این گروه غرب را تمدنی با جنبه های مثبت و منفی می دانند. برای آنها شناخت دقیق و عمیق جنبه های تمدن غرب ضروری است. از سوی دیگر آنان اسلام را تمدنی با دستاوردهای جدید فرهنگی می دانند و خواستار ظهور اسلام همچون جنبش اجتماعی سیاسی هستند و نیز در پی بازگشت به پیام اولیه اسلام می باشند. این طرز تفکر را می توان مبتی بر «راهبرد تجدید حیات اسلامی»36 دانست.

 شیوه حرکت امام(س) در قالب اندیشه اخیر قابل تبیین است. ایشان با صراحت می فرمایند: «ما همه مظاهر و تمدن را با آغوش باز قبول داریم. لکن اینهایی که اینها دارند مظاهر تمدن نیست. این همه آدم کشی مظاهر تمدن است؟ این حکومت نظامی مظاهر تمدن است؟37

همچنین حضرت امام خاطر نشان می سازند که « حکومت اسلامی اگر چنانچه تأسیس بشود. نمی خواهد که آثار تمدن را از بین ببرد، با دانشگاه مخالف نیست، با علم مخالف نیست. احادیث ما از علم آنقدر تعریف می کنند، از عالم آنقدر تعریف می کنند... با این نحو علمی که شما دارید ما مخالفیم. با این نحو تربیت و تعلیمی که شما می خواهید ما را تربیت کنید. با این ما مخالفیم. با آن مظاهر تمدن که بچه ها ما را فاسد می کند... ما با آن مخالفیم؛ نه اینکه ما مخالفیم با اصل تمدن و می خواهیم مردم را برگردانیم به زمان کذا» 38

مسلماً تمدن اسلامی مورد نظر امام خمینی(س) برخوردار از این ارکان اسلامی است که یکی از آنها دانشگاه اسلامی می باشد.

فرجام

در مقام جمع بندی می توان عنوان کرد که حضرت امام خمینی(س) با ملاحظه شأن و جایگاه خطیر دانشگاه، نقش و رسالت دانشگاهیان را گوشزد می نمایند. در این نوشتار سعی شد با توجه به رسالت دانشگاه در سه مقوله « نسان سازی»، قطع وابستگی و استقلال کشور» و «حفط و تداوم انقلاب اسلامی»، وظایف اساتید و دانشجویان تبیین و تشریح گردد. با ابتناء بر موارد مذکور، اساتید وارث انبیاء محسوب می شوند و باید آموزش را همراه با اشاعه تقوا انجام دهند. دانشجویان نیز با تزکیه نفس و تقویت ایمان خویش، به بیداری و آگاه سازی ملت ها بپردازند. قطع وابستگی و استقلال کشور هم در گرو تربیت متخصصین مستقل و خودباور است. در نهایت امر نیز اساتید و دانشجویان متعهد و متخصص هستند  که تداوم بخش انقلاب اسلامی ایران می باشند.

 پی نوشته ها:

1) صحیفه امام، ج 2، ص 37. 2) صحیفه امام، ج 8، ص 61  3) صحیفه امام، ج 13ص 417  4) صحیفه امام، ج 14، ص 292  5) صحیفه امام، ج 7، ص 467  6) صحیفه امام، ج 11، ص181  7) نعمت الله علیجانی ، موانع توسعه سیاسی ایران از دیدگاه امام خمینی، تهران: مرکز پژوهش های اسلامی صدا وسیما، 1383، ص 124  8) صحیفه امام، ج 15، ص 244  9) صحیفه امام، ج 19، ص 222  10) صحیفه امام، ج 9، ص 3  11) صحیفه امام، ج 12، ص 403  12) صحیفه امام، ج 3 ، ص 326  13) صحیفه امام، ج 2، ص 142  14) صحیفه امام، ج 2، ص 142  15) صحیفه امام، ج 3، ص 484  16) صحیفه امام، ج 17، ص 156  17) صحیفه امام، ج 9، ص 3  18) محمدرضا دهشیری، درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی(ره)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 101  19) صحیفه امام، ج 15، ص 446.  20) صحیفه امام، ج 0، ص 79  21) کتاب البیع، ص 56.  22) صحیفه امام، ج 12، ص25.  23) صحیفه امام، ج 14، ص 360.  24) صحیفه امام، ج 12، ص 7.  25) دهشیری، منبع پیشین ، ص51و52.  26) صحیفه امام، ج ج10، ص 414-412.  27) صحیفه امام، ج7، ص 433.  28) صحیفه امام، ج10، ص 439.  29) صحیفه امام، ج 12، ص 509.  30) صحیفه امام، ج 14، ص 1  31) صحیفه امام، ج 3، ص 443.  32) صحیفه امام، ج 6، ص 343.  33) صحیفه امام، ج 1، ص 75-374  34) modernizaton  35) straegy of protective resistance  36) مهناز ظهیری نژاد، مناسبات امام خمینی با حرکت ها ومبارزان اسلامی ( در سال های 1357-1343) ، تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، 1382، ص 59-58 .  37) صحیفه امام، ج 3، ص 506  38) صحیفه امام، ج 5، ص 264.

منابع و مأخذ:

احمدی فشارکی ، حسن علی، دانشگاه و دانشگاهیان از دیدگاه امام خمینی(س) ـ تبیان موضوعی (دفتر چهاردهم)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آْثار امام خمینی(ره)، 1383/ خمینی، روح الله، کتاب البیع، تهران: وزارت ارشاد اسلامی 1365./ خمینی، روح الله، صحیفه امام ( مجموعه 22 جلدی) ، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1379./ دهشیری، محمدرضا، درآمدی بر نظریه سیاسی امام خمینی(ره)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1380، ص 101./ مهناز ظهیری نژاد، مناسبات امام خمینی با حرکت ها و مبارزان اسلامی ( در سال های 1375- 1343) ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382، ص 59-58. / علیجانی، نعمت الله، موانع توسعه سیاسی ایران از دیدگاه امام خمینی، تهران : مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما، 1383 ، ص 124./ معینی، فائزه، دانشگاه تمدن ساز اسلامی ایرانی در آینه آراء و اندیشه های امام و رهبری، تهران: دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ، 1387

 

 

 


٠٨:١٠ - دوشنبه ١٣ خرداد ١٣٩٨    /    عدد : ١٤٨٣    /    تعداد نمایش : ١٣٧٠


برای این خبر نظری ثبت نشده است
نظر شما
نام :
ايميل : 
*نظرات :
متن تصویر را وارد کنید:
 

خروج