به گزارش روابط عمومی در پی انتخاب محسن یوسفیان برای دومین بار به عنوان کارمند نمونه مصاحبه ای با ایشان صورت پذیرفت

به مناسبت هفته دولت و روز کارمند از کارمندان نمونه دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته تجلیل شد و در بین اسامی اعلام شده متوجه شدیم محسن یوسفیان برای دومین بار موفق به کسب عنوان کارمند نمونه شده و تصمیم گرفتیم طی گفتگویی دلیل این انتخاب را از زبان وی بشنویم

باسلام و عرض ادب و تبریک بخاطر کسب عنوان کارمند نمونه دانشگاه برای دومین بار، لطفا  بگویید.

- چه اهدافی را برای کارتان دنبال می کنید

حرکت در راستای اهداف سازمان(دانشگاه،مرکز و پارک) و ارتقا جایگاه سازمان در حد توان و شرح و ظایف تعریف شده اصلی ترین هدف من است.فکر کنم خیلی لذت بخش باشه فردی بگه آرزوی من این است تو این دانشگاه درس بخونم،من آرزومه تو این دانشگاه کارمند بشم و....اگر یک روز این صحبت ها را از فردی بشنوم یعنی همه ما کارکنان نه تنها من خوب کارکردیم و به هدفمون رسیدیم.می خام بگم اون حسی که به شما دست میده نشون میده همه خوب کار کردند  و به هدف رسیدیم.

- آیا به همکاری و هماهنگی و کار تیمی علاقمندید   

قطعا یکی از عوامل موفقیت در سازمان ها همکاری و کار تیمی است و من به این مسئله اعتقاد دارم ولی اگر این موضوع در فرهنگ سازمانی یک سازمان کمرنگ باشد و تلاشی برای گسترش این فرهنگ از طریق سیاست گذاری و برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد اعتقاد و علاقه  شخص من موثر نخواهد بود.

- مهمترین نقطه قوت شما در چیست  

 البته این سوال بهتر است از همکاران محترم سوال شود که آیا من نقطه قوتی دارم یا خیر؟!. شاید پاسخ من به نوعی خودستایی باشد ولی فکر کنم نقطه قوت من برقراری ارتباط موثر با دیگران است.

- از دیدگاه شما، چه عواملی موجب انگیزه کاری و افزایش بهره وری در سازمان ها می شود

متاسفانه مشکلات اقتصادی و شرایط سخت زندگی باعث شده که عامل انگیزشی برای کارکنان دولت در اکثر دستگاه های دولتی در پرداخت وجوه نقد خلاصه شود که تاثیر کوتاه مدتی دارد ولی من به شخصه معتقدم که علاوه برمورد مذکور احترام به منابع انسانی،مشارکت کارکنان در تصمیم گیری های کلان مجموعه،مشارکت کارکنان در تدوین آئین نامه ها،رعایت شایسته سالاری وعواملی از این قبیل در انگیزه کاری تاثیر پایداری خواهند داشت.

اما در مورد بهره وری باید بگویم که جمله معروفی است که:بهره وری، کار درست را درست انجام دادن است که منظور از کار درست،روش کار کردن است که از وظایف مدیران است و طبق برنامه ریزی ها و استراتژی های تعریف شده آن ها صورت می گیرد و درست انجام دادن کار وظیفه کارکنان است.پس در صورت وجود این دو موردشاهد افزایش بهره وری در سازمان خود خواهیم بود. مطالعه ای صورت گرفته که نشان می دهد بعضی کارکنان بیش از هفت بار در ماه به فکر به تغییر شغل می افتند که جای سوال دارد چرا این اتفاق می افتد؟!

 ویژگی های یک کارمند در برخورد با ارباب رجوع را در چه میدانید؟ و اگر ارباب رجوع سرزده وارد دفترکار شما شود؛ چگونه با وی برخورد می کنید

به نظر من سوال شما قدری ایراد دارد چون یک کارمند در هر لحظه باید آمادگی حضور ارباب رجوع را در اتاق خود داشته باشد اگر اینگونه فکر کنیم ارباب رجوع نباید سرزده بیاید تفکر صحیحی نیست. به نظر من زمانی که ارباب رجوع برای انجام کاراداری ورفع مشکل به کارمند مراجعه می کند دو شاخص از نظر او برای کارمند لازم و ضروری است اول خوشرویی و دوم احترام و به نظر من مورد بعدی که ما باید به عنوان کارمند رعایت کنیم قراردادن خود به جای ارباب رجوع است که اگرما به عنوان ارباب رجوع بودیم دوست داشتیم با ما چگونه رفتار شود؟

- در صورتیکه مشکلی را در بین کارمندان دانشگاه ببینید چه می‌کنید

به اعتقاد من باید ریشه مشکل را جست و جو کرد و در صدد حل اون برآمد.اگر متوجه ریشه مشکل شدم و از دستم کاری بر بیاد قطعا در رفع مشکل تلاش خواهم کرد.فکر کنم هیچ چیز بهتر از دوستی و به یکدیگر عشق ورزیدن نیست.

یکی از کارهایی که در سازمان ها متاسفانه پررنگ شده به اصطلاح " زیرآبزنی " است.این کار قطعا با شاخص های اخلاقی که در دین ما بیان شده و توجه به کرامت انسانی در تناقض است.به نظر من ریشه خیلی از مشکلات در سازمان ها این مورد است که قطعا هنر مدیران در راستای خشکاندن این ریشه بسیار مهم است.

- دو سال به عنوان کارمند نمونه انتخاب شدید و دلیل این انتخاب بر چه اساس بوده است

انتخاب کارمند آن هم با لفظ "نمونه" با توجه به شاخص های تعریف شده است و اگر فردی با توجه به شاخص ها انتخاب نمی شود دلیل بر نمونه نبودن نیست بلکه باید اینگونه گفت که در این موارد امتیاز لازم را نیاورده است.من همیشه فکرم این است که کاری کنم که سازمانی که من در آن جا مشغول به کار هستم مطرح بشه و توانایی هایش به قول معروف به گوش همه برسه.

- بهترین خاطره و بدترین خاطره کاریتان را بگویید  

بهترین خاطره من در قالب چند نصیحت است که توسط یکی از مدیران در زمان مصاحبه استخدامی مطرح شد که فکر می کنم اگر تمامی کارمندان این نصیحت را همیشه در ذهن خود مرور کنند قطعا درگیری ذهنی در راستا ی شغل خود را کمتر خواهند داشت. این مدیر محترم به من گفت:

نصیحت اول،اگر کارمند بودن را انتخاب کرده ای بدان که زندگی متوسطی خواهی داشت وهیچ وقت نباید بگی چرا وضع من مثل فلان کاسب و فلان مهندس نیست،راهیست که خود انتخاب کرده ای

نصیحت دوم،اگر فکر کردی یک هفته از انعقاد قرارداد شما با سازمان گذشت باید پست مدیریتی بگیری سخت در اشتباهی وهمین الان انصراف بده.شما  در این سازمان باید از سطح کارشناسی شروع کنی،به بدترین مناطق استان برای ماموریت بروی،سلسله مراتب را رعایت کنی و حداقل ده سال پس از شناخت کامل استان در صورت شایستگی پست های بالاتر را احراز خواهی کرد.

نصیحت سوم،در هر سازمانی که مشغول به کار هستی یک یادگار از خود به جای بزار تا همیشه یادت در اون سازمان باشه و بگن که این کار کار فلانیه.

بدترین خاطره من هم فوت فردی است که این نصیحت ها به من گفت.یادش گرامی

  - از سیستم چه انتظاراتی دارید   

ما طبق صحبت صاحبنظران مدیریت سه واژه داریم

اول نیروی انسانی که قابل جایگزینی است

دوم منبع انسانی که باید آن را ساخت، چون نیروی انسانی مادرزاد به دنیا نمی آید و باید پروشش داد

سوم سرمایه انسانی که سازمان را به برند تبدیل خواهد کرد

انتظار من از سیستم این است که نگاهش به منابع انسانی سرمایه محور باشد که اگر اینگونه شد دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته تبدیل به یک اصطلاح "برند" خواهد شد ودر نتیجه منابع انسانی تقاضای انتقال نخواهند داد

با کمترین دریافتی در کنار سازمان خواهند بود چون خودرا با سازمان شریک می دانند همدلی بین کارکنان بیشتر و بیشتر خواهد شد و  افراد آزوی کار کردن در این دانشگاه را خواهند داشت

- به عنوان کلام آخر اگر صحبتی دارید بفرمایید.

ضمن تشکر از همه مدیران،کارشناسان،کارکنان و همه افرادی که جهت پیشبرد اهداف دانشگاه تلاش می کنند خواهش می کنم به این مسئله فکر کنیم که ما کارمندان بیش از هشت ساعت از شبانه روز در کنار هم هستیم پس بهتر است با هم مهربان تر باشیم و قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم.در پایان ضمن تشکر از شما جهت مصاحبه با من و زحمتی که کشیدید  صحبت های خودم را با شعری از سنایی پایان می دهم

تو چنان زی که بمیری برهی    نه چنان چون تو بمیری برهند